بسیج دانشکده ی پزشکی شاهین فر

کجایــــــی ای همیشـــــــــه پیــــــــــــــــدا از پس ابرهای غیبت...

بسیج دانشکده ی پزشکی شاهین فر

کجایــــــی ای همیشـــــــــه پیــــــــــــــــدا از پس ابرهای غیبت...

بسیج دانشکده ی پزشکی شاهین فر

امام خمینی (ره) : بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمرى است که شکوفه هاى آن بوى بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق مى دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده اندیشى این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً امریکا و شوروى از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند .

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید محمود رضا بیضایی» ثبت شده است

نام : محمود رضا بیضایی 

نام نظامی : حسین نصرتی ( به گفته خود شهید نصرت دهنده امام زمان (عج) ) 

سن : 32 سال 

تاریخ ولادت : 18/09/1360

تاریخ شهادت : 29/10/1392

محل شهادت : سوریه 

نحوه شهادت : تله انفجاری 

محل زندگی : 7 سال اخر عمر تهران / اسلامشهر 

به خاک سپرده شده در : تبریز 

وضعیت شغلی : پاسدار 

وضعیت تاهل : متاهل / پدر یک دختر به اسم کوثر 


اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا المستشهدین بین یدیه ان شاالله 

  • ز.ش.م

بسم الله الرّحمن الرّحیم


شهید بیضایی


یک شب خواب حاج همت را دیدم؛ دقیقا در موقعیتی که در پایان‌بندی اپیزودهای مستند «سردار خیبر» هست! با بسیجی‌هایی که در فیلم کنار ماشین تویوتا منتظر حاج همت ایستاده‌‌اند تا با او دست بدهند، ایستاده بودم. حاج همت با قدم‌های تند رسید کنار تویوتا. من دستم را جلو بردم و با او دست دادم و حاجی را در آغوش گرفتم تا معانقه کنم. هنوز دستش توی دستم بود که گفتم: «دست ما را هم بگیرید» و توی دلم نیتم از این حرف طلب شهادت بود که حاج همت در جوابم گفت: «دست من نیست!» از همان شب این خواب و حرف حاج همت برایم مسأله شده بود و مدام فکر می‌کردم چطور ممکن است برآورده شدن چنین حاجتی دست شهدا نباشد. همیشه فکر می‌کردم شهدا باید دست آدم را بگیرند تا باب شهادت به روی آدم باز شود. این قضیه بود تا یک شب که در خانه محمودرضا مهمان‌شان بودم خوابم را برای محمودرضا تعریف کردم. گفت: «راست گفته خب. دست او نیست!» بعد گفت: «من خودم به این رسیده‌ام و با اطمینان و یقین می‌گویم؛ هرکس شهید شده، خواسته که شهید بشود. شهادت شهید فقط دست خودش است.»

« به نقل از برادر شهید »


لینک منبع : اسکالپل

آ.ح.ر


  • صدای دیدار