آیا انسان فقط برای عبادت خلق شده است ؟!
قرآن کریم در تبیین عبد و عبادت ، عبادت را هدف آفرینش او مى داند: و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون (۱). انسان همانند هسته اى است که هدف متوسط آن درخت شدن و هدف بالاتر آن به بار نشستن است و هدفهاى دیگرى نیز در پیش دارد .
گرچه بر اساس
برخى آیات قرآن کریم عبادت هدف آفرینش انسان است ، اما این هدفى است متوسط،
نه نهایى ؛ زیرا هدف برتر که عبادت نسبت به آن وسیله محسوب مى شود نیل به
یقین است : و اعبد ربک حتى یاءتیک الیقین (۲) و در هر صورت
عبادت هدف مخلوق است ، نه خالق . چنین نیست که خداوند براى رسیدن به هدفى
مانند معبود شدن ، بشر را خلق کرده باشد تا با عصیان عاصیان ، او به هدف
نرسیده باشد؛ چون خداى سبحان غنى محض است و محال است بى نیاز محض کارى را
براى رسیدن به هدفى انجام دهد . از این رو در قرآن کریم تصریح شده است که
اگر همه انسانها و دیگر عابدان زمین به خدا کفر ورزند، بر دامن کبریائیش
گردى نخواهد نشست : ان تکفروا اءنتم و من فى اءلارض جمیعا فان الله لغنى
حمید(۳) توضیح این که ، فعل هر فاعلى براى نیل به کمالى است .
خود آن کمال نیز اگر نامحدود نبود در پى کمالى برتر است و همچنین این سلسله
ادامه مى یابد تا به هدفى منتهى گردد که خود، کمال نامحدود است . حال اگر
کامل صرف ، کارى انجام دهد، فرض درستى ندارد که براى رسیدن به هدف و مقصدى
باشد و کمالى را دنبال کند؛ زیرا خود، کمال صرف و یگانه مقصد و هدف نهایى
همه رهپویان کمال است . اگر چنین موجودى براى رسیدن به به کمالى که فاقد آن
است کارى انجام دهد، معنایش این است که آنچه را ما کمال محض فرض کرده
بودیم ، کمال محض نبوده ، بلکه موجودى محدود است که براى جبران نقص خود و
دستیابى به کمال مفقود کار مى کند . بیرون از کمال نامحدود کمالى نیست تا
بخواهد به وسیله کارى به آن برسد . از این رو قرآن کریم ، خداى سبحان را
مبداء فاعلى و هدف نهایى خلقت معرفى کرده است : هو الاءول و الاخر(۴) همان طور که او فاعل دیگرى ندارد، غایت و هدفى نیز در وراى او نیست .
حاصل این که ، از دیدگاه قرآن کریم
عبادت ، هدف آفرینش است و چون هر لحظه فیض خالقیت خدا به ما سوا مى رسد:
یسئله من فى السموات و الاءرض کل یوم هو فى شاءن (۵) عبادت نیز
مرزى ندارد و همان گونه که حدوث عبادت به حدوث خلقت است ، بقاى آن نیز به
بقاى خلقت وابسته است و انسانى که در مسیر کمال خود عبادت را ترک کند،
همانند درختى است که از نمو و تناور شدن مانده است و چنانکه به اجمال گذشت ،
عبادت هدف نهایى آفرینش انسان نیست ؛ همان گونه که درخت شدن براى هسته ،
هدف نهایى نیست ، بلکه هدفى متوسط است و هدف نهایى آن به بار نشستن و ثمر
دادن است ، عبادت نیز براى انسان هدف متوسط است ، نه نهایى و هدف از عبادت
نیز دستیابى به یقین است : و اعبد ربک حتى یاءتیک الیقین (۶) عبادت راه رسیدن به یقین است و انسان تا به یقین نرسد، در معرض زوال و دگرگونى است ، اما وقتى به یقین رسید، مى آرمد .
انسان بر اثر عبادت به مقام رفیع یقین بار مى یابد و تا بر عبادت تکیه
دارد، اهل یقین است و اگر لحظه اى عبادت را ترک کند به عصیان آلوده مى گردد
و اگر عبادت را انکار کرد به کفر و ارتداد و محرومیت ابدى دچار مى شود .
معناى آیه کریمه و اعبد ربک حتى یاءتیک الیقین نیز این نیست که انسان با
رسیدن به یقین ، نیازى به عبادت ندارد؛ زیرا کلمه حتى در این آیه کریمه
براى بیان منفعت و برکت عبادت است ، نه حد آن ، تا با رسیدن به آن عبادت
متوقف گردد.این آیه راه رسیدن به نعمت یقین را بیان مى کند .
عبادتى که هدف آفرینش است ، عبادتى
است که محصولى چون یقین داشته باشد و عابدانى که از نورانیت و صفاى باطن و
شهود بى بهره اند، چنین عبادتى ندارند . اینان همانند درختانى هستند که
تناور شده و به برگ نشسته اما به بار ننشسته اند که قرآن کریم درباره آنان
مى فرماید: فویل للمصلین (۷) ؛ کسى که نماز را براى رفع تکلیف مى خواند گرفتار این ویل است ، اما تارکان نماز ویل سنگین ترى دارند .
حاصل این که ، معناى هدف نهایى این نیست که با نیل به آن ، اصل عبادت ترک
شود؛ زیرا آن هدف اصیل بر پایه عبادت استوار است . پس چگونه با ترک عبادت ،
آن هدف والا مى ماند؟ مانند ثمر شجر که دوام آن به بقاى درخت است . معناى
هدف نهایى بودن میوه این نیست که با پدید آمدن میوه ، درخت از بین برود و
در صورت امتیاز بین حد عدمى و هدف ، اصل مطلب به خوبى روشن مى شود . البته
اگر منظور از کلمه حتى در آیه مزبور، حد عدمى عبادت باشد، حتما مراد از
یقین همان مرگ خواهد بود و با این تحلیل معناى احادیث وارد در باب روشن مى
شود.
کتاب تفسیر تسنیم، جلد اول/ آیت الله جوادی آملی
- ۹۳/۰۴/۱۷
lotfan paian matlabet esm ya groheto benvis
kheili aaaaaaaaaaaaaaali bud